story
بگذار لحظه آخر برای هم گریه کنیم بگذار آخرین خنده را بری هم هدیه کنیم کفشهایت را به پا ، دستهایم را آرام رها کن بگذار اشکها برای من،بالها را به تو هدیه کنیم یک قلم و یک دفتر برایم کافیست تنگ خوشکم این برگها برایم ماهیست خوشم با این برگهای زرد پاییزی زندگی تو خوش باشد برایم کافیست ولی ای کاش...
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |